سماروغ را گویند و آن رستنی باشد سفید و شبیه به تخم مرغ و آن بیشتر در جاهای نمناک روید و مردم درویش و فقیر آنرا پزند و خورند. (از نسخه ای از لغت اسدی) (برهان قاطع) (فرهنگ جهانگیری) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (انجمن آرای ناصری) (فرهنگ شعوری ج 1 ص 366) .دنبلان. کلاه دیو. کمات، صفت قسمی مروارید است که بتخم مرغ ماند. بیرونی آرد: و ربما شبه (اللؤلؤ) بالزیتونه فقیل زیتونی و ربما قیل خایه دیس ای مثل البیضه. (از الجماهر بیرونی)
سماروغ را گویند و آن رستنی باشد سفید و شبیه به تخم مرغ و آن بیشتر در جاهای نمناک روید و مردم درویش و فقیر آنرا پزند و خورند. (از نسخه ای از لغت اسدی) (برهان قاطع) (فرهنگ جهانگیری) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (انجمن آرای ناصری) (فرهنگ شعوری ج 1 ص 366) .دنبلان. کلاه دیو. کمات، صفت قسمی مروارید است که بتخم مرغ ماند. بیرونی آرد: و ربما شبه (اللؤلؤ) بالزیتونه فقیل زیتونی و ربما قیل خایه دیس ای مثل البیضه. (از الجماهر بیرونی)
جانوری است شبیه بعنکبوت که لعاب او مردم را هلاک سازد و به عربی رتیلا خوانند. (برهای قاطع) (فرهنگ شعوری ج 1 ورق 362) (ناظم الاطباء). دلمه. دلمک. غنده. (فرهنگ جهانگیری). آبخورک. خایه گزک
جانوری است شبیه بعنکبوت که لعاب او مردم را هلاک سازد و به عربی رتیلا خوانند. (برهای قاطع) (فرهنگ شعوری ج 1 ورق 362) (ناظم الاطباء). دلمه. دلمک. غنده. (فرهنگ جهانگیری). آبخورک. خایه گزک
خاگینه را گویند و به عربی عجّه خوانند. (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری) (ناظم الاطباء) (شرفنامۀ منیری) (غیاث اللغات) (فرهنگ شعوری ج 1 ص 365) (از فرهنگ جهانگیری) : جوز گوز و لوز بادام است و عجه خایه ریز. (از نصاب الصبیان)
خاگینه را گویند و به عربی عَجَّه خوانند. (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری) (ناظم الاطباء) (شرفنامۀ منیری) (غیاث اللغات) (فرهنگ شعوری ج 1 ص 365) (از فرهنگ جهانگیری) : جوز گوز و لوز بادام است و عجه خایه ریز. (از نصاب الصبیان)